شعری دروصف ادب

ساخت وبلاگ
 

آقا ما زیادیم

آقااااا آنقدر زیاد که هرچه میکُشید تمام نمیشویم.

سانچی را تسلیت می گوییم

این همه گل های از سرما کبود

خنده هاتان را که از لب ها ربود ؟

مهر هرگز این چنین غمگین نتافت

باغ هرگز این چنین تنها نبود

مرگ خدمه سانچی را با تمام وجود تسلیت می گویم

شعری دروصف ادب...
ما را در سایت شعری دروصف ادب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahremadrese بازدید : 150 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 19:30

بعد از دریا :

                      آسمان هم قیام کرد

ایرانم همدردی ما را هم به عنوان یکی از فرزندان خود بپذیر ومارا نیز درغم خود شریک بدان

شعری دروصف ادب...
ما را در سایت شعری دروصف ادب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahremadrese بازدید : 176 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 19:30


من هنر جوی هنرستان ثمین هستم و دررشته طراحی تولید صفحات وب مشغول به تحصیل هستم
17سال دارم درکلاسی 9نفره میباشم هنرستان ما در شهرستان مانه وسملقان میباشد
هدف من از درست کردن این سایت این بود که پاسخی به سوال ها داده باشم و از مطالب دیگران ونظراتشان هم استفاده کرده ام شعری دروصف ادب...
ما را در سایت شعری دروصف ادب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahremadrese بازدید : 275 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 2:58

میخ و تخته  ( کنترل خشم) یکی بود یکی نبود ، بچه ی بداخلاقی بود . روزی پدرش کیسه ای پر از میخ و یک چکش به او داد و گفت هر وقت عصبانی شدی یک میخ به دیوار روبرو بکوب . روز اول پسرک مجبور شد 37 میخ به دیوار بکوبد . در روزها و هفته های بعد که پسرک توانست خلق و خوی خود را کنترل کند و کمتر عصبانی شود ، تعداد میخ هایی که به دیوار کوبیده بود رفته رفته کمتر شد . پسرک متوجه شد که آسان تر است که عصبانی شدن خود را کنترل کند تا آنکه میخ ها را در دیوار سخت بکوبد و بالاخره به روزی رسید که پسرک دیگر عادت عصبانی شدن را ترک کرده بو د و موضوع را به پدرش یاد آوری کرد . پدر به او پیشنهاد کرد که حالا به ازای هر روزی که عصبانی نشود ، یکی از میخ هایی را که در طول مدت گذشته به دیوار کوبیده ، از دیوار بیرون بکشد . روزها گذشت تا بالاخره یک روز پسر به پدرش رو کرد و گفت همه ی میخ ها را از دیوار در آورده است . پدر دست پسرش را گرفت و به آن طرف دیوار که میخها را بر روی آن کوبیده شده و سپس در آورده شده بود ند ، برد . پدر روبه پسر کرد و گفت « دستت درد نکند کار خوبی کردی ولی سوراخ هایی که در دیوار به وجود آورده ای نگاه کن !! این دیوار دیگر هیچوقت دیوار قبلی نخواهد شد . پسرم وقتی تو در حال عصبانیت چیزی را می گویی یا کاری را انجام می دهی مانند میخی است که بر دیوار دل طرف مقابل می کوبی یا چاقویی است که به شخصی بزنی و آن شعری دروصف ادب...ادامه مطلب
ما را در سایت شعری دروصف ادب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahremadrese بازدید : 252 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 2:58

چکیدهتاريخ : دوشنبه بیستم آذر ۱۳۹۶ | 11:32 | نویسنده : فاطمه عابدیان نچه می بایست در مدارس کشور ما صورت پذیرد ،ایجاد روحیه و فرهنگ تعامل پذیری با یکدیگر و تحمل افکار و اعتقادات دیگران است. در صورتی که دانش آموزان ،معلمین و حتی اولیاء بتوانند این فرهنگ را در دانش آموزان و در محیط آموزشی نهادینه سازند،در آینده افرادی انتقاد پذیر و با روحیه تعامل بیشتر و ارتجاع پذیر خواهیم داشت. در سال تحصیلی اخیر همانگونه که واقفیم رئیس جمهور محترم پرسش مهر را طوری عنوان کرد که به بررسی این موضوع پرداخته شود. با توجه به وضعیت دنیای کنونی در کشور ما می بایست دانش آموزانی تربیت شود که در دنیای آینده بتوانند ارتباط کامل و دقیقی با دنیای پیرامون برقرار سازند. چرا که آنان دولتمردان آینده کشور هستند و آینده کشور به دست آن هاست. در صورتی که بتوانند از روحیه تعامل و احترام به یکدیگر برخوردار شوند از آینده مطمئنی در کشور برخوردار خواهیم بود. شعری دروصف ادب...ادامه مطلب
ما را در سایت شعری دروصف ادب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahremadrese بازدید : 210 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 2:58


من هنر جوی هنرستان ثمین هستم و دررشته طراحی تولید صفحات وب مشغول به تحصیل هستم
17سال دارم درکلاسی 9نفره میباشم هنرستان ما در شهرستان مانه وسملقان میباشد
هدف من از درست کردن این سایت این بود که پاسخی به سوال ها داده باشم و از مطالب دیگران ونظراتشان هم استفاده کرده ام شعری دروصف ادب...
ما را در سایت شعری دروصف ادب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahremadrese بازدید : 204 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 2:58

میخ و تخته  ( کنترل خشم) یکی بود یکی نبود ، بچه ی بداخلاقی بود . روزی پدرش کیسه ای پر از میخ و یک چکش به او داد و گفت هر وقت عصبانی شدی یک میخ به دیوار روبرو بکوب . روز اول پسرک مجبور شد 37 میخ به دیوار بکوبد . در روزها و هفته های بعد که پسرک توانست خلق و خوی خود را کنترل کند و کمتر عصبانی شود ، تعداد میخ هایی که به دیوار کوبیده بود رفته رفته کمتر شد . پسرک متوجه شد که آسان تر است که عصبانی شدن خود را کنترل کند تا آنکه میخ ها را در دیوار سخت بکوبد و بالاخره به روزی رسید که پسرک دیگر عادت عصبانی شدن را ترک کرده بو د و موضوع را به پدرش یاد آوری کرد . پدر به او پیشنهاد کرد که حالا به ازای هر روزی که عصبانی نشود ، یکی از میخ هایی را که در طول مدت گذشته به دیوار کوبیده ، از دیوار بیرون بکشد . روزها گذشت تا بالاخره یک روز پسر به پدرش رو کرد و گفت همه ی میخ ها را از دیوار در آورده است . پدر دست پسرش را گرفت و به آن طرف دیوار که میخها را بر روی آن کوبیده شده و سپس در آورده شده بود ند ، برد . پدر روبه پسر کرد و گفت « دستت درد نکند کار خوبی کردی ولی سوراخ هایی که در دیوار به وجود آورده ای نگاه کن !! این دیوار دیگر هیچوقت دیوار قبلی نخواهد شد . پسرم وقتی تو در حال عصبانیت چیزی را می گویی یا کاری را انجام می دهی مانند میخی است که بر دیوار دل طرف مقابل می کوبی یا چاقویی است که به شخصی بزنی و آن شعری دروصف ادب...ادامه مطلب
ما را در سایت شعری دروصف ادب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahremadrese بازدید : 261 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 23:43

کلاس ما ازنه هنرجوتشکیل شده است که یکی از یکی تعطیل تره که هرکدام اسم مخصوص به خود را دارد مثلا (ن)که بهش میگیم خوشگل موشرابی یا مثلا (ف گ )که بهش میگیم کلاغ جون یا اندی که مثبت کلاسه و لقب شیخو به خودش اختصاص داد و(ق) که میگیم قلو بهار که اویزونه کلا همش تو کلاسای دیگس البته ما بی ادب نیستیما فقط همو دوس داریم از علاقه زیاد وصمیمت بینمون واس همین همو ب اسم صدا میکنیم و زلزله های مدرسه هستیم طوری که هرچی میشه میگن یازدهم (وب)خوشم میاد تو چشمیم اصلا بروبیایی تو دفتر داریم یه بار قرار بود پنج شنبه تو خوابگاه بمونیم اینقد دادو بی داد کردیم که دکترجنتی اومد مدرسمون و میخواس مارو راضی منه اون یازده وبو که عمرا بشه راضی کردکه یک دفعه بابای قلی اومد  و قلی وداد زد بابایی و کل مدیران برگشتن و به اون نگاه کردن یک فیلم هندی شده بود که اصلا باید میدیدین بعد همه گریه کردن تا گذاشتن ما بریم  حالا کل این ماجرا 22بهمن شعری دروصف ادب...ادامه مطلب
ما را در سایت شعری دروصف ادب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahremadrese بازدید : 207 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 23:43

حیط مدرسه را هم چون محیط خانه­ ی خود، تمیز و زیبا نگه می دارد و نسبت به آن احساس مسؤلیت می کند.2. از آوردن چیزهایی که به درس و مدرسه مربوط نمی شود، خودداری می کند. 3. به درختان و فضای سبز  مدرسه آسیب نمی رساند و تلاش می کند در نگه داری آن­ها  سهمی داشته باشد. 4. هنگامی که کلاس­ ها برقرار است، در راهرو بدون سر و صدا رفت و آمد می کند تا مزاحم دانش آموزان دیگر نشود. 5. از پشت پنجره، مزاحم کلاس درس دیگران نمی شود و بدون سر وصدا یا نگاه کردن رد می شود و سبب حواس پرتی دانش آموزان از درس نمی شود. 6. برای احترام گذاشتن به کارکنان و آموزگاران مدرسه، آن­ها را از راه دور صدا نمی زند. 7. هنگام گفت و گو با آموزگار یا کارکنان مدرسه، فاصله­ ی مناسب را رعایت می کند. 8. همیشه با لباس تمیز و آراسته وارد مدرسه می شود. 9. هنگامی که آموزگاران استراحت می کنند، مزاحم آن­ها نمی ­شود. 10. در صف صبح گاه یا نماز جماعت با نظم و ادب می ایستد. 11. از کارها و شوخی­ های خطرناک پرهیز می کند. 12. پیش از داخل شدن به دفتر مدرسه یا جمع آموزگاران اجازه می گیرد. 13. زودتر از آموزگار یا کارکنان مدرسه دست خود را برای دست دادن دراز نمی کند. 14. در مورد مسایل و مشکلات خود و  برنامه ریزی درسی، با مدیر، معاون و آموزگار مدرسه مشورت می کند. 15. در مسیر رفت و برگشت به مدرسه رفتارهای شایسته و مؤدبانه دارد. 16. پیش از ورود آموزگار شعری دروصف ادب...ادامه مطلب
ما را در سایت شعری دروصف ادب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahremadrese بازدید : 218 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 23:43

یکی دیگر از عوامل مهم در جلب احترام اطرافیان، احترام گذاشتن به خود است. احترام به خود یعنی درک ارزش وجودی خود و داشتن برخوردی مؤدبانه و محترمانه با خود. داشتن رفتار محترمانه با دیگران اهمیت زیادی دارد، اما نباید از داشتن رفتاری محترمانه با خود چشم پوشی کنید. ممکن است برای کنار آمدن با ناتوانی های خود، خود را تحقیر کنید، اما این نوع رفتار به دیگران نشان می دهد که شما ارزش احترام آنها را ندارید. پس برای جلب احترام دیگران، اول باید خودتان به خودتان احترام بگذارید. شعری دروصف ادب...ادامه مطلب
ما را در سایت شعری دروصف ادب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahremadrese بازدید : 308 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 23:43